تجارت های پر رونق بازهای ما
حضرت علی (ع) : أخذ الله علی العلماء أن لا یقاروا علی کظه الظالم و لا سغب المظلوم ؛ خداوند از آگاهان و مطلعان پیمان گرفته که در برابر پرخورى ستمگران و گرسنگى ستمدیدگان سکوت نکنند .( نهج البلاغه خطبه 3)
امام صادق (ع) : إنّ النّاس ما افتقروا و لا احتاجوا و لا جاعوا و لا عروا إلاّ بذنوب الاغنياء ؛ مردم هرگز فقير و محروم، محتاج، گرسنه و برهنه نمی شوند ، مگر به خاطر گناه و فساد ثروتمندان . [وسايل الشيعه، ج 4، ص 6 ]
امام حسن عسگرى (ع): أغنياؤهم يسرقون زاد الفقراء ؛ ثروتمندان ايشان، زاد و توشه و امكانات زندگى فقيران را به سرقت مى برند. [مستدرك الوسايل، ج 2، ص 322 .]
----------------------------------------------------------------------------------------
عجب بازاری است بازارهای ما و تجارت کردن های ما و پول درآوردن های ما . همین چند روز قبل مردی باغ خود را به 420 میلیون تومان فروخته و خریدار دو روز بعد همین باغ را به یک میلیارد و دویست میلیون تومان به شخص دیگری فروخته و صاحب قبلی باغ که 24 سال در آن کار کرده و زجرکش شده تا باغ را به وضع فعلی برساند ، بعد از شنیدن این خبر سکته کرده و نصف بدنش فلج شده است . مرد دیگری در حالی که به شدت تب کرده بود و تعادل روانی اش را از دست داده بود می گفت خاک بر سر من . خانه ای را پسندیدیم و آمدم در بنگاه با فروشنده سر قیمت چانه می زدیم و او می گفت کمتر از 340 میلیون نمی دهم و من گفتم کمی تخفیف بده و ماندیم تا عصر فکر کنیم . عصر آمدیم دیدیم همین خانه را 385 میلیون تومان به شخص دیگری فروخته اند و از آن لحظه آتش ناراحتی و خوره حسرتی به جانم افتاده که درمان ندارد . یکی از آشنایان ما دو سال قبل زمینی به مبلغ 150 میلیون تومان خرید . چهار ماه بعد همان زمین 300 میلیون تومان شد و اکنون بالای 600 میلیون تومان ارزش پیدا کرده است ؛ این در حالی است که او دو آپارتمان دیگر و خانه ای بزرگ و باغی وسیع دارد . باز یکی دیگر از آشنایان همین دیروز آپارتمانی خرید و امروز می گفت آن را با پنجاه میلیون تومان سود دوباره می خواهند از من بخرند . این نوع تجارت ها معاملات بسیار عجیبی است که شاید فقط در کشور ما رونق داشته باشد . آن وقت از شیر مرغ تا جان آدمیزاد از چین و ماچین وارد می کنیم و برای وارد کردن چند قلم دارو یا چند قطعه صنعتی باید هست و نیست مان را بدهیم و سرتاپای وجودمان و حتی به گفته رئیس جمهور گوسفندهایمان برای علوفه نیازمند کشورهای دیگرند .
آپارتمان کوچکی را به من نشان دادند که شیک و پیک و تمیز بود و سه سال از ساخت آن می گذشت و گفتند که تا کنون این آپارتمان هشت بار دست به دست شده و این به آن فروخته و آن یکی به دیگری و فقط وسیله تجارت بوده و نه سکونت و به همین جهت از سه سال پیش تا کنون کسی در آن زندگی نکرده است .
از کودکی همیشه با کتاب و مجله مانوس بودم . آن زمان دوست داشتم همه کتاب های دنیا را بخوانم ولي معناي خيلي از كلمات را نمي دانستم . علاقه داشتم معلم شوم و اکنون عضو هیات علمی دانشگاهم ؛ ولی از کلمه استاد خوشم نمی آید ؛ فکر می کنم که استاد وصف کسی مثل حضرت عیسی است که در انجیل حواریون از او به عنوان استاد یاد می کنند . تصور می کنم این نام ها و همه عناوین و القاب رایج دیگر سرگرمی و دلخوش کنک آدم های کوچک است و آدم ها با دلبستگی و سرگرمی به این عناوین وقت خود را تلف می کنند و دچار رکود و رسوب فکری و روحی می شوند . دوست دارم بنشینم و چالش های فکری را نظاره کنم و مشتاق بحث و نقد و گفت و گوی نکته سنجانه و منتقدانه هستم البته با کسی که حال و فکر و ظرفیتش را داشته باشد و تفکر مداربسته نداشته باشد . به این دنیای مجازی هم بسیار علاقه مندم و آن را پنجره های تنفس در دنیای واقعی می دانم . خانواده خوبی دارم . همه دلمشغولی های علمی و فکری داریم . می گوییم و می خندیم و گاهی با هم می گرییم . گاهی با هم بحث می کنیم . نانی می خوریم و شکر خدایی را به جا می آوریم که همه هستی ما از اوست . با همه تنبلی ها و بدیهایی که ما را احاطه کرده ، خدای خوب همیشه به فکر ماست و شبها که ما می خوابیم چشمان همیشه بیدارش نظاره گر ماست . فکر می کنم که از ته دل همه انسان ها در همه نقاط دنيا دريچه اي به سوی منطق و عشق و پاکی و خدای خوب باز می شود و می توانیم آنجا همه با هم قرار بگذاریم و حرف های همدیگر را خوب بفهمیم . شیفته و شایق کسی هستم که چیزی برای گفتن داشته باشد و دل پاکی داشته باشد و بتوان رایحه حیات را از نفس او حس کرد و زندگی آموخت و خوشبختانه همیشه در کنار خود کسانی را دارم که بتوانم از فکرشان بهره ببرم ...