بهار
آمد گل و نسرین نیاورد نسیمی بوی
فروردین نیاورد
پرستو
آمد و از گل خبر نیست چرا گل با پرستو
همسفر نیست
چه
افتاد این گلستان را ، چه افتاد كه آیین
بهاران رفتش از یاد؟
رفتن
به جاهای شلوغ و گم شدن در ازدحام جمعیت و انبوه اتومبیل ها و پول مفت خرج کردن و
پیاپی خوردن و دنبال دست شویی گشتن و مدل ماشین و سگ زیبای خود را به رخ دیگران کشیدن هنر نیست
؛ تفریح نیست ؛ لذت نیست ؛ خود را در دنیایی هوس آلود غرق کردن و زیبایی های ساختگی
چشم و ابرو و رنگ و لعاب سر و صورت خود را به حراج گذاشتن یا به تماشا نشستن افتخار نیست .
زعشق ناتمام ما جمال يار مستغني است به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روي
زيبارا
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
بهار
تحول فکر و ذوق و هنر است . فکر و روح باید بهاری شود . با املا و انشا و شعر و شعار به سبک برخی ادبا و وراجی ها و لفاظی های سیاسیون ، گلهای بهاری سبز نخواهد شد . با خزان کردن کام مردم و زمستانی کردن سفره ها و نان و معاش مردم نمی توان آنان را به شادی های بهاری دلخوش کرد . روح مردم را برآشفتن و اعصاب و روان شان را زخمی کردن و آن گاه از بهار گفتن یک ریاکاری و ظاهرفریبی بزرگ و تراژدیک است . غار سرد روح ما و دخمه
نمناک زندگی ما باید به افق های تازه ای وصل شود . باید به آب صدق و صفا شست و شو داده شود تا بهار شور و نشاط و شادی و صمیمیت
در آن جوانه بزند . با فکری پوسیده و منجمد و روحی تاریک و مرداب گونه و شخصیتی خرد و حقیر به
کوچکی آرزوهای دوریالی و وجودی سرشار از عقده و کینه و نفاق و در جدال بیهوده با
خویشتن و با مردم و با جهان هستی چگونه می توان شاد بود و تحول جهان و حیات تازه
طبیعت را حس کرد و زبان گل ها و نسیم امواج را فهمید و آهنگ بارش باران را ترجمه
کرد ؟ روح های تاریک و سرد و کوچک در وسعت
لاله زاران و چمنزاران ، بزرگ نخواهند شد و با عکس گرفتن کنار کوه و دشت و دریا
خلوت دریا و عظمت امواج و اسرار نهفته در سینه
کوه ها و دریاها را کشف نخواهند کرد .
مثل
یکی رهگذر از کوچه ها / می گذرم هر سحر از کوچه ها
آی
نسیم سحری صبر کن / ما را با خود ببر از کوچه ها
دلتنگم،
دلتنگ از خانه ها / از معبر، از گذر از کوچه ها
آی
نسیم سحری صبر کن / ما را با خود ببر از کوچه ها
باید
پل زد ز خیابان عشق / یک شب آسیمه تر از کوچه ها
باید
با بوی گل سرخ رفت / جایی دلبازتر از کوچه ها
آی
نسیم سحری صبر کن / ما را با خود ببر از کوچه ها
فردا
مهمان شقایق شوم / بگذرم امشب اگر از کوچه ها
بر
جانم دامنه ی دشت هاست / خواهم رفت تا سحر از کوچه ها
آی
نسیم سحری صبر کن / ما را با خود ببر از کوچه ها
لینک ها :

مَن کُنتُ رئیس جمهوره ، فَهذا الاسفندیار رئیس جمهوره !!! برگرفته شده از raheshohada.blog.ir
عکس معنادار سایت ریاست جمهوری!
نزدیکان احمدی نژاد به دنبال اهداف خود هستند/ ان شالله دولت به دست افراد کاردان بیفتد
شیفتگان احمدینژاد در برابر مردم مردودند/ ساکتین فتنه و انحراف غیر قابل اعتماد هستند
انتقاد آيات عظام صافي گلپايگاني و مکارم شيرازي از مراسم دولت در استقبال از نوروز
انتقادات صریح آیت الله مکارم شیرازی از دولت/تحمل مردم حدی دارد
چهارشنبه سوری ، یک آیین ایرانی است ، نه زرتشتی یا عربی
دولت فعلی همان راه دولت هاشمی و خاتمی می رود
آقای رئیس جمهور آبروی چه کسی را برده اید؟
همه اتفاقات اینترنت در یک دقیقه (+تصویر)
آینده سیاسی احمدی نژاد چه خواهد بود؟
روایت دستجردی از شنیدن خبر برکناری اش
احمدی نژاد دولت یازدهم را می خواهد
هفت سین نیکبختی برای «حال» نو
روستای حضرت نوح(ع) کجاست؟
هفتمین رئیس جمهور...