وقتی مطالب ملحدان و منکران خدا و دین را در باره اخلاق می خوانم و یا به سخنرانی های رومانتیک و قشنگ چنین افرادی گوش می دهم ، خنده ام می گیرد . تعجب آور است کسی از بی خدایی حرف بزند و مدافع اخلاق هم باشد . خدا و دین و معنویت و ماورای طبیعت و وجدان اخلاقی و محاسبات اخروی اساس اخلاق است . اگر این حقایق انکار شود ، اخلاق چه مفهومی خواهد داشت . اگر خدا نباشد به قول داستایوسکی هر کاری جایز است . اگر معیارهای اخلاق دینی را کنار بگذاریم چه کسی با چه منطقی می خواهد اثبات کند که صداقت و پاکی و روابط سالم و وجدان کاری و ادب و نزاکت خوب است و جان و مال دیگران محترم . مگر این که منظور از اخلاق ، اخلاق ماکیاولیستی یا اقتصادی یا اخلاق آدم های ماشینی و جامعه ای روباتیک باشد و آدم ها از ترس دوربین های مدار بسته و کنترل دقیق مثل موش آزمایشگاهی یا سگ پاولوف شرطی بشوند و از ترس پلیس و زندان و جریمه و رسانه ها ، آدم نکشند و دزدی نکنند و مزاحم کسی نشوند . اما اگر با رضایت هم دیگر یا به دلیل افکار عمومی غلط جامعه هر کار پستی انجام دادند بلا اشکال است .

بی خدایان کی و کجا جامعه و حکومت و روابط ایدئال ارائه داده اند ؟ گیرم که به نام دین کارهای بدی صورت گرفته باشد یا افرادی به غلط خود را به دین و مقدسات بچسبانند . این  چه ربطی به حقیقت و ماهیت دین دارد . یا به فرض برخی از ادیان منادی جنگ باشند ( که البته چنین دینی وجود خارجی ندارد )‌ ، چه ربطی به ادیان الهی و متعالی و مخصوصا اسلام دارد . مگر این همه فساد و تباهی و جنگ و نزاع و آلودگی های اخلاقی جهان به همان بی خدایان مربوط نمی شود ؟ مگر ناآرامی ها و بدبختی های کشورهای آسیایی و آفریقایی به همان قدرتهای جهانی ملحد و سکولار و شیطان پرست مربوط نمی شود ؟  بی خدایانی که  برای حفظ منافع و موقعیت خود از ادیان و علم و دانش و دمکراسی و هر چیز دیگر  تا می توانسته اند سوء  استفاده کرده اند .   مگر مدافعان سرسخت و منادیان فحشا و هم جنس بازی و توجیه کنندگان همه نوع کار کثیف دیگر همین بی خدایان نیستند ؟  مگر شعارهای بی خدایان دفاع از هر نوع کار غیر اخلاقی نیست ؟ یکی از بزرگ ترین شعارهای اخلاقی بی خدایان شعار ،  صداقت و زندگی آرام و  پرهیز از مردم آزاری و نداشتن تعصب و علم گرایی و اندیشه ورزی در زندگی است . آیا این همه کارهای پست و کثیف و تهمت ها و دروغ پردازی های بی خدایان به پیروان ادیان نشانه علم و فضیلت و صداقت است . آیا سوء استفاده از نام مقدس علم و آزادی و چسباندن آن به بی دینی و الحاد و هر کار کثیفی ،‌ خود بزرگ ترین دروغ جهان معاصر نیست ؟ عملا هم می بینیم که بی خدایان بزرگ ترین منادی فساد اخلاق در جهان هستند . اگر خدا و فضیلت اخلاقی و معنویت و آخرت نامفهوم باشد ،‌ چه کسی می تواند برای من ملاک و معیار اخلاقی بدهد ؟ چه کسی تعیین می کند که فلان کار خوب یا بد است ؟ اساسا چرا باید کاری بد تلقی شود ؟

این است که بی خدایان با پاک کردن صورت مساله و در دنیایی رویایی با ادعای علم خالص و پاک و جامعه ای خوب و آرام که هیچ وقت و هیچ جا وجود نداشته برای خود قصه بافی می کنند و اینها تنها در عالم سخنرانی و تبلیغات رسانه ای شاید چهار جوان خام را بفریبند ولی واقعیات را نمی توان با شعار و تبلیغات رسانه ای لجن مال کرد . بی خدایان ریاکاران و منافقان  تمام عیاری هستند که علی رغم تبلیغات تمام قد برای همه مفاسد اخلاقی به شکل کاملا رسمی و علنی و عملی ،‌ در تظاهر به ادب و اخلاق و علم و منطق و آزادی و فضیلت هم استادی مزورانه و عجیبی از خود نشان می دهند . جالب توجه این که در لیست اخلاقیات آنها همه فضیلت های اخلاقی رنگ باخته و هر کار ضد اخلاقی ، فضیلت نامیده شده است . اگر بی خدایان فهرستی از فضایل اخلاقی ارائه دهند معلوم خواهد شد که اصلا به هیچ فضیلت اخلاقی اعتقاد ندارند و منظورشان از اخلاق همان مسائل غیر اخلاقی پذیرفته شده در افکار عمومی جهان غرب است


البته بی خدایان منطقی و غیر متعصبی که اهل ادب و نزاکت هم باشد وجود دارد ولی در کل دنیا تعدادش از  اولیاء الله بسیار بسیار کم تر است . که البته اینها هم در عین این که خوبی هایی دارند وجودشان و کارهایشان سرشار از تناقضات است . چون با وجود پوچ گرایی و بی معنایی خلقت و زندگی بشر  از نظر این قبیل آدم ها معلوم نیست که چرا به خوبی و درستکاری و رفتارهای منطقی و مودبانه اعتقاد دارند ؟

لینک ها :

شاهین‌نجفی: ‌از سلمان ‌‌رشدی ‌بدترم

متهمی که به قید وثیقه آزاد شده در جلسه دولتی چه می کند؟ /عکس

شعر دست کاری شده خوش آمد گویی به رئیس جمهور + عکس